ویزای دانشجویی آمریکا(قسمت چهارم)
۲۶ آذر ۱۳۹۶
همسفر شراب (قسمت پنجم _ موش‌ها و آدم‌ها)
۲۶ آذر ۱۳۹۶
ویزای دانشجویی آمریکا(قسمت چهارم)
۲۶ آذر ۱۳۹۶
همسفر شراب (قسمت پنجم _ موش‌ها و آدم‌ها)
۲۶ آذر ۱۳۹۶

نکاتی در مورد رفتار و شخصیت آمریکایی ها

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
1- آمریکاییان اصولا ساختار فکریشان بر پایه ضوابط و قوانین تعریف شده ای شکل گرفته است. و تمامی روابط کاری و اجتماعیشان بر مبنای این ساختار برنامه ریزی و پیاده سازی میشود. بنابراین کوچکترین لغزشی در پایه آنها باعث ریزش اساسی میشود و نه تنها ساختار کاری و اجتماعیشان به هم میریزد بلکه مبانی اعتقادی و اخلاقی خود را نیز از دست میدهند. بسیاری از الکلیهایی که بی خانمان هستند افراد معمولی و خوشبختی بوده اند که با یک اتفاق ساده به این حال و روز افتاده اند.
ولی ایرانیها ساختار فکریشان بسار پیچیده و تو در تو است و بر پایه های بسیار زیادی بنا شده است. بنابراین معمولا خراب شدن چند پایه نمیتواند موجب ریزش یک ایرانی شوند. مبانی اعتقادی و اخلاقیی ایرانیها هم که اصلا بر پایه ساختار فکری نیست که بخواهد خراب شود و ارتباط عمیقی با آن ندارد.

2- اکثر آمریکاییها وقتی زمین میخورند نمیتوانند دوباره بلند شوند چون اصولا آنها شروع از صفر و یا زیر صفر را در زندگیشان تجربه نکرده اند. آمریکاییها تا زمانیکه تحصیل میکنند در رفاه هستند و بعد هم بهه دانشگاه میروند و معمولا پس از اتمام دانشگاه یک کاری هم پیدا میکنند و روزگارشان خوش است. ولی اگر به هر دلیلی کارشان را از دست بدهند و ورشکسته مالی شوند چون تجربه ای در این زمینه ندارند به الکل و موار مخدر روی می آورند و خودشان را هم نابود میکنند.
ولی ایرانیان اصولا کارشان زمین خوردن و پاشدن است و خوب میدانند که چگونه از صفر شروع کنند. هرچند اکثر آنها تمام عمرشان در همان نقطه صفر در حال استارت زدن هستند ولی بهرحال با این نقطهه اجتماعی آشنا هستند و چیز جدیدی برایشان نیست. و وقتی به آمریکا می آیند میتوانند خودشان را با شرایط نامساعد مهاجرت تطبیق دهند. از خودتان سوال کنید که آیا یک آمریکایی میتواند در ایران زندگی کند و خودش را با جامعه هماهنگ کند؟

3- بیشتر آمریکاییها اصولا خنگ هستند و در زندگیشان یاد نگرفتند که اگر برای انجام کاری یک راه جواب نداد باید از روشهای دیگر استفاده کنند تا جواب بگیرند. وقتی که در میان آمریکاییها کار کنید خیلی زودد متوجه میشوید که آنها شو من بسیار خوبی هستند و میتوانند تمام دانسته های خودشان را به بهترین وجهی ارائه دهند ولی خدا نکند که مشکلی در کارشان پیش بیاید. اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و نا امید میشوند و شروع میکنند از این و آن کمک گرفتن.
ایرانیها آدمهای باهوشی هستند و برای همین اگر بخواهند کاری را انجام دهند هزار و یک راه آزمایش میکنند. برای همین هم دست به هر کاری میزنند و پیش خودشان میگویند خوب اگر نشد از یک راه دیگهه میروم و بالاخره درستش میکنم. آمریکاییهایی که با من کار میکنند فکر میکنند که من نابغه هستم در حالی که مشکلات فنی که من برای آنها رفع میکنم بسیار پیش پا افتاده و جزئی است ولی چون آنها در لحظه وقوع مشکل دچار روان پریشی میشوند نمیتوانند درست فکر کنند و اشکال را پیدا کنند.

4- در آمریکا دانستن یک زبان خارجی بسیار باکلاس است و اکثر آمریکاییها جز زبان خودشان چیز دیگری نمیدانند. وقتی مثلا خط فارسی را میبینند و یا صحبت کردن فارسی شما را میشنوند دهانشان بازز میماند و نمیتوانند تصور کنند که شما چطور میتوانید هم زمان هم انگلیسی را بدانید و هم فارسی. بسیاری از آمریکاییها دوست دارند یک جوری خودشان را به یک کشور دیگر بچسبانند تا کلاسشان بالا برود. و اگر هم نتوانند زبان خارجی یاد بگیرند انگلیسی را به لهجه لندنی صحبت میکنند که در آمریکا خیلی با کلاس است.
زبان فارسی برایشان بسار زیبا و خوش آهنگ است. همخانه من همیشه به من التماس میکند که کمی برایش فارسی حرف بزنم. او وقتی یک کتاب فارسی را میبیند میگوید که اصلا نمیتواند تصور کند منن چطور میتوانم آن را بخوانم و البته حسودیش هم میشود!

5- اصولا نگاه آمریکاییها به زندگی با ما بسیار متفاوت است. اغلب آمریکاییها تمام هفته را کار میکنند تا پول آن را آخر هفته خرج کنند و بهشان خوش بگذرد. برای همین کمتر آمریکایی را میبینید که پنج هزارر دلار پس انداز داشته باشد. اغلب آنها بدهیشان به بانک به مراتب بیشتر از پس اندازشان است و البته هر کسی هم که به آمریکا می آید بعد از مدتی ناخودآگاه اینجوری میشود. در واقع سیستم آمریکا شما را به لذت بردن از زندگی و تفریح کردن تشویق میکند. من افراد زیادی را دور و برم میشناسم که مشکلات اساسی مالی دارند ولی مثلا از پارتیهای آخر هفته که روزی صد دلار برایشان آب میخورد نمیگذرند.

مطالب مرتبط

نکاتی در مورد رفتار و شخصیت آمریکایی ها

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
1- آمریکاییان اصولا ساختار فکریشان بر پایه ضوابط و قوانین تعریف شده ای شکل گرفته است. و تمامی روابط کاری و اجتماعیشان بر مبنای این ساختار برنامه ریزی و پیاده سازی میشود. بنابراین کوچکترین لغزشی در پایه آنها باعث ریزش اساسی میشود و نه تنها ساختار کاری و اجتماعیشان به هم میریزد بلکه مبانی اعتقادی و اخلاقی خود را نیز از دست میدهند. بسیاری از الکلیهایی که بی خانمان هستند افراد معمولی و خوشبختی بوده اند که با یک اتفاق ساده به این حال و روز افتاده اند.
ولی ایرانیها ساختار فکریشان بسار پیچیده و تو در تو است و بر پایه های بسیار زیادی بنا شده است. بنابراین معمولا خراب شدن چند پایه نمیتواند موجب ریزش یک ایرانی شوند. مبانی اعتقادی و اخلاقیی ایرانیها هم که اصلا بر پایه ساختار فکری نیست که بخواهد خراب شود و ارتباط عمیقی با آن ندارد.

2- اکثر آمریکاییها وقتی زمین میخورند نمیتوانند دوباره بلند شوند چون اصولا آنها شروع از صفر و یا زیر صفر را در زندگیشان تجربه نکرده اند. آمریکاییها تا زمانیکه تحصیل میکنند در رفاه هستند و بعد هم بهه دانشگاه میروند و معمولا پس از اتمام دانشگاه یک کاری هم پیدا میکنند و روزگارشان خوش است. ولی اگر به هر دلیلی کارشان را از دست بدهند و ورشکسته مالی شوند چون تجربه ای در این زمینه ندارند به الکل و موار مخدر روی می آورند و خودشان را هم نابود میکنند.
ولی ایرانیان اصولا کارشان زمین خوردن و پاشدن است و خوب میدانند که چگونه از صفر شروع کنند. هرچند اکثر آنها تمام عمرشان در همان نقطه صفر در حال استارت زدن هستند ولی بهرحال با این نقطهه اجتماعی آشنا هستند و چیز جدیدی برایشان نیست. و وقتی به آمریکا می آیند میتوانند خودشان را با شرایط نامساعد مهاجرت تطبیق دهند. از خودتان سوال کنید که آیا یک آمریکایی میتواند در ایران زندگی کند و خودش را با جامعه هماهنگ کند؟

3- بیشتر آمریکاییها اصولا خنگ هستند و در زندگیشان یاد نگرفتند که اگر برای انجام کاری یک راه جواب نداد باید از روشهای دیگر استفاده کنند تا جواب بگیرند. وقتی که در میان آمریکاییها کار کنید خیلی زودد متوجه میشوید که آنها شو من بسیار خوبی هستند و میتوانند تمام دانسته های خودشان را به بهترین وجهی ارائه دهند ولی خدا نکند که مشکلی در کارشان پیش بیاید. اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و نا امید میشوند و شروع میکنند از این و آن کمک گرفتن.
ایرانیها آدمهای باهوشی هستند و برای همین اگر بخواهند کاری را انجام دهند هزار و یک راه آزمایش میکنند. برای همین هم دست به هر کاری میزنند و پیش خودشان میگویند خوب اگر نشد از یک راه دیگهه میروم و بالاخره درستش میکنم. آمریکاییهایی که با من کار میکنند فکر میکنند که من نابغه هستم در حالی که مشکلات فنی که من برای آنها رفع میکنم بسیار پیش پا افتاده و جزئی است ولی چون آنها در لحظه وقوع مشکل دچار روان پریشی میشوند نمیتوانند درست فکر کنند و اشکال را پیدا کنند.

4- در آمریکا دانستن یک زبان خارجی بسیار باکلاس است و اکثر آمریکاییها جز زبان خودشان چیز دیگری نمیدانند. وقتی مثلا خط فارسی را میبینند و یا صحبت کردن فارسی شما را میشنوند دهانشان بازز میماند و نمیتوانند تصور کنند که شما چطور میتوانید هم زمان هم انگلیسی را بدانید و هم فارسی. بسیاری از آمریکاییها دوست دارند یک جوری خودشان را به یک کشور دیگر بچسبانند تا کلاسشان بالا برود. و اگر هم نتوانند زبان خارجی یاد بگیرند انگلیسی را به لهجه لندنی صحبت میکنند که در آمریکا خیلی با کلاس است.
زبان فارسی برایشان بسار زیبا و خوش آهنگ است. همخانه من همیشه به من التماس میکند که کمی برایش فارسی حرف بزنم. او وقتی یک کتاب فارسی را میبیند میگوید که اصلا نمیتواند تصور کند منن چطور میتوانم آن را بخوانم و البته حسودیش هم میشود!

5- اصولا نگاه آمریکاییها به زندگی با ما بسیار متفاوت است. اغلب آمریکاییها تمام هفته را کار میکنند تا پول آن را آخر هفته خرج کنند و بهشان خوش بگذرد. برای همین کمتر آمریکایی را میبینید که پنج هزارر دلار پس انداز داشته باشد. اغلب آنها بدهیشان به بانک به مراتب بیشتر از پس اندازشان است و البته هر کسی هم که به آمریکا می آید بعد از مدتی ناخودآگاه اینجوری میشود. در واقع سیستم آمریکا شما را به لذت بردن از زندگی و تفریح کردن تشویق میکند. من افراد زیادی را دور و برم میشناسم که مشکلات اساسی مالی دارند ولی مثلا از پارتیهای آخر هفته که روزی صد دلار برایشان آب میخورد نمیگذرند.

مطالب مرتبط