با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهچند تفاوت در برنامه ریزی زمان امتحانات و تعطیلات بین ترم دانشگاه با ایران
۲۵ شهریور ۱۳۹۶خاطرات یک دانشجوی محجبه در آمریکا / قسمت دوم: سختیهای ورود به دانشگاه
۲۵ شهریور ۱۳۹۶پیشدرآمدی برای سفر هفتهی آیندهمان به شهر بوستون: زنان مسلمان در آمریکا / قسمت دوم
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکابه نظرم نمیرسد حجاب داشتن اینجا مانع کارکردن خانمها باشد. همانطور که گفتم در خیلی از فروشگاهها زنان محجبه مشغول کارند و در بیمارستانها هم رزیدنتهای زن محجبه اگرچه کم اما هستند. مسالهی مهمِ زنان مسلمانِ اینجا، انگیزهی درونی و استحکام پایههای دینی برای رعایت احکامیست که در کشوری مثل ایران الزامی و اجباریست اما اینجا باید به اختیار رعایت شود. بسیاری از زنان مسلمان یا به محض ورود به کشورهای با آزادی انتخاب حجاب، یا مدتی پس از آن حجاب از سر بر میدارند با این توجیه که «حجاب مسالهای نسبیست. اینجا کسی نگاهت نمیکند اگر بیحجاب باشی» و عذر دیگرشان این است که «حجاب این جا حتا میتواند سبب جلب توجه بیشتر شود». به هر حال، میخواهم بگویم این به نظر من یکی از بزرگترین معضلاتیست که در امریکا لااقل به آن برخوردم و کاش کسی از دوستانِ جامعه شناس و دین شناس، با بررسیهای آماریِ دقیق دست به پژوهشی برای ریشه یابی علل این امر بزند. در این یک سال و اندی زنان مسلمان بسیاری را از کشور خودم دیدهام که اگر فارسی صحبت نمیکردند یا از گندمگون بودن چهره و برخی نشانهها پی به ایرانی بودنشان نمیبردم، از وضعیت حجاب و پوشش محال بود حدس بزنم ایرانیاند، بماند که خیلیهایشان به همین سبب تمایلی به آشنایی دادن با من را نداشتند. البته این مخصوص ایرانیها نیست. من دوست مسلمان پزشکی دارم اهل کشوری اسلامی آفریقایی که خود را ملزم به رعایت حجاب نمیداند اما گوشت حلال استفاده میکند و از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری میکند.
این جا برخی مسلمانها -اغلب سنی- حتا به قیمت عدم یادگیری صحیح برخی علوم، بچههاشان را فقط مدارس دینی میفرستند البته چون تعداد عرب زبانها خیلی زیاد است این امکان برای آنها فراهم است اما ایرانیها معمولا بچهها را به همان مدارس آمریکایی میفرستند و البته سعی میکنند ولو به قیمتِ نقل مکان کردن به جای دیگر، بهترینها را انتخاب کنند و بعد روزهای شنبه یک شنبه بچههایشان را برای آموزش علوم دینی و قرآنی به مدارس موسوم به sunday school میفرستند. من بچههای محجبهی دختر زیادی را اینجا دیدهام که با دوستان همکلاسی آمریکاییشان عصرها در پارک بازی میکنند. دختربچههایی با مقنعههای صورتی و سفید که گاه با گلهای خوشگل کوچکی مزین شده اند. منع خاصی برای رعایت حجاب اینجا وجود ندارد. حتا در سفر سه روزه ای که به کانادا داشتیم یک خانواده ی عرب از میشیگان را دیدیم که دختر دوازده سالهشان حجاب اسلامی کامل با رنگهای شاد و تزئینات مقنعهی بسیار زیبا داشت. از مادرش پرسیدم این مقنعه و تاب روی بلوز آستین دارش را از کجا خریده و مادرش جواب داد که در اینترنت مقنعهها و لباسهای اسلامی برای بچهها به وفور یافت میشود.
آمریکاییها اصولا آدمهای بیاعتنا به دنیایی هستند. یعنی دنیا برایشان همین آمریکاست و بس. معمولا کشورهای مسلمان را سخت میشناسند مگر در آنها شورش یا اتفاقی رخ داده باشد که در رسانههای آمریکا منعکس بشود. ایران را میشناسند به خاطر مسائل اخیر و برخی خبرهایی که در رسانههای اینجا در این ارتباط مطرح میشود. البته برای عامهی مردم اصلا مهم نیست کسی که اینجا زندگی میکند اصلیتش کجاییست! اینجا پرسیدنِ این مطلب که «تو کجایی هستی؟» خیلی کار خوبی نیست. همه اینجا آمریکایی محسوب میشوند مگر خودشان چیز دیگری بگویند! دلیل این امر هم این است که تقریبا آمریکا کشوریست که از همه جای دنیا جذب مهاجر داشته است و به قول خودشان آمریکا را همهی این افراد با هم ساختهاند و میسازند! قبل از سفر میترسیدم که نکند نتوانم حجابم را رعایت کنم، هم به خاطر طرز تفکر مردم که نمیدانستم چه خواهد بود و هم ترس از خودباختگی به خاطر تغییر محیط و ورود به جایی که برای خیلیها آخر دنیاست! خوشبختانه با دیدنِ اینهمه زن محجبهی مسلمان و دید خوب مردم در این ایالت نسبت به زنان محجبه مشکلی برای من پیش نیامد. البته که خواست خداوند هم بود و هست و از این بابت خدا را شکر میکنم.
این جا برخی مسلمانها -اغلب سنی- حتا به قیمت عدم یادگیری صحیح برخی علوم، بچههاشان را فقط مدارس دینی میفرستند البته چون تعداد عرب زبانها خیلی زیاد است این امکان برای آنها فراهم است اما ایرانیها معمولا بچهها را به همان مدارس آمریکایی میفرستند و البته سعی میکنند ولو به قیمتِ نقل مکان کردن به جای دیگر، بهترینها را انتخاب کنند و بعد روزهای شنبه یک شنبه بچههایشان را برای آموزش علوم دینی و قرآنی به مدارس موسوم به sunday school میفرستند. من بچههای محجبهی دختر زیادی را اینجا دیدهام که با دوستان همکلاسی آمریکاییشان عصرها در پارک بازی میکنند. دختربچههایی با مقنعههای صورتی و سفید که گاه با گلهای خوشگل کوچکی مزین شده اند. منع خاصی برای رعایت حجاب اینجا وجود ندارد. حتا در سفر سه روزه ای که به کانادا داشتیم یک خانواده ی عرب از میشیگان را دیدیم که دختر دوازده سالهشان حجاب اسلامی کامل با رنگهای شاد و تزئینات مقنعهی بسیار زیبا داشت. از مادرش پرسیدم این مقنعه و تاب روی بلوز آستین دارش را از کجا خریده و مادرش جواب داد که در اینترنت مقنعهها و لباسهای اسلامی برای بچهها به وفور یافت میشود.
آمریکاییها اصولا آدمهای بیاعتنا به دنیایی هستند. یعنی دنیا برایشان همین آمریکاست و بس. معمولا کشورهای مسلمان را سخت میشناسند مگر در آنها شورش یا اتفاقی رخ داده باشد که در رسانههای آمریکا منعکس بشود. ایران را میشناسند به خاطر مسائل اخیر و برخی خبرهایی که در رسانههای اینجا در این ارتباط مطرح میشود. البته برای عامهی مردم اصلا مهم نیست کسی که اینجا زندگی میکند اصلیتش کجاییست! اینجا پرسیدنِ این مطلب که «تو کجایی هستی؟» خیلی کار خوبی نیست. همه اینجا آمریکایی محسوب میشوند مگر خودشان چیز دیگری بگویند! دلیل این امر هم این است که تقریبا آمریکا کشوریست که از همه جای دنیا جذب مهاجر داشته است و به قول خودشان آمریکا را همهی این افراد با هم ساختهاند و میسازند! قبل از سفر میترسیدم که نکند نتوانم حجابم را رعایت کنم، هم به خاطر طرز تفکر مردم که نمیدانستم چه خواهد بود و هم ترس از خودباختگی به خاطر تغییر محیط و ورود به جایی که برای خیلیها آخر دنیاست! خوشبختانه با دیدنِ اینهمه زن محجبهی مسلمان و دید خوب مردم در این ایالت نسبت به زنان محجبه مشکلی برای من پیش نیامد. البته که خواست خداوند هم بود و هست و از این بابت خدا را شکر میکنم.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
پیشدرآمدی برای سفر هفتهی آیندهمان به شهر بوستون: زنان مسلمان در آمریکا / قسمت دوم
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکابه نظرم نمیرسد حجاب داشتن اینجا مانع کارکردن خانمها باشد. همانطور که گفتم در خیلی از فروشگاهها زنان محجبه مشغول کارند و در بیمارستانها هم رزیدنتهای زن محجبه اگرچه کم اما هستند. مسالهی مهمِ زنان مسلمانِ اینجا، انگیزهی درونی و استحکام پایههای دینی برای رعایت احکامیست که در کشوری مثل ایران الزامی و اجباریست اما اینجا باید به اختیار رعایت شود. بسیاری از زنان مسلمان یا به محض ورود به کشورهای با آزادی انتخاب حجاب، یا مدتی پس از آن حجاب از سر بر میدارند با این توجیه که «حجاب مسالهای نسبیست. اینجا کسی نگاهت نمیکند اگر بیحجاب باشی» و عذر دیگرشان این است که «حجاب این جا حتا میتواند سبب جلب توجه بیشتر شود». به هر حال، میخواهم بگویم این به نظر من یکی از بزرگترین معضلاتیست که در امریکا لااقل به آن برخوردم و کاش کسی از دوستانِ جامعه شناس و دین شناس، با بررسیهای آماریِ دقیق دست به پژوهشی برای ریشه یابی علل این امر بزند. در این یک سال و اندی زنان مسلمان بسیاری را از کشور خودم دیدهام که اگر فارسی صحبت نمیکردند یا از گندمگون بودن چهره و برخی نشانهها پی به ایرانی بودنشان نمیبردم، از وضعیت حجاب و پوشش محال بود حدس بزنم ایرانیاند، بماند که خیلیهایشان به همین سبب تمایلی به آشنایی دادن با من را نداشتند. البته این مخصوص ایرانیها نیست. من دوست مسلمان پزشکی دارم اهل کشوری اسلامی آفریقایی که خود را ملزم به رعایت حجاب نمیداند اما گوشت حلال استفاده میکند و از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری میکند.
این جا برخی مسلمانها -اغلب سنی- حتا به قیمت عدم یادگیری صحیح برخی علوم، بچههاشان را فقط مدارس دینی میفرستند البته چون تعداد عرب زبانها خیلی زیاد است این امکان برای آنها فراهم است اما ایرانیها معمولا بچهها را به همان مدارس آمریکایی میفرستند و البته سعی میکنند ولو به قیمتِ نقل مکان کردن به جای دیگر، بهترینها را انتخاب کنند و بعد روزهای شنبه یک شنبه بچههایشان را برای آموزش علوم دینی و قرآنی به مدارس موسوم به sunday school میفرستند. من بچههای محجبهی دختر زیادی را اینجا دیدهام که با دوستان همکلاسی آمریکاییشان عصرها در پارک بازی میکنند. دختربچههایی با مقنعههای صورتی و سفید که گاه با گلهای خوشگل کوچکی مزین شده اند. منع خاصی برای رعایت حجاب اینجا وجود ندارد. حتا در سفر سه روزه ای که به کانادا داشتیم یک خانواده ی عرب از میشیگان را دیدیم که دختر دوازده سالهشان حجاب اسلامی کامل با رنگهای شاد و تزئینات مقنعهی بسیار زیبا داشت. از مادرش پرسیدم این مقنعه و تاب روی بلوز آستین دارش را از کجا خریده و مادرش جواب داد که در اینترنت مقنعهها و لباسهای اسلامی برای بچهها به وفور یافت میشود.
آمریکاییها اصولا آدمهای بیاعتنا به دنیایی هستند. یعنی دنیا برایشان همین آمریکاست و بس. معمولا کشورهای مسلمان را سخت میشناسند مگر در آنها شورش یا اتفاقی رخ داده باشد که در رسانههای آمریکا منعکس بشود. ایران را میشناسند به خاطر مسائل اخیر و برخی خبرهایی که در رسانههای اینجا در این ارتباط مطرح میشود. البته برای عامهی مردم اصلا مهم نیست کسی که اینجا زندگی میکند اصلیتش کجاییست! اینجا پرسیدنِ این مطلب که «تو کجایی هستی؟» خیلی کار خوبی نیست. همه اینجا آمریکایی محسوب میشوند مگر خودشان چیز دیگری بگویند! دلیل این امر هم این است که تقریبا آمریکا کشوریست که از همه جای دنیا جذب مهاجر داشته است و به قول خودشان آمریکا را همهی این افراد با هم ساختهاند و میسازند! قبل از سفر میترسیدم که نکند نتوانم حجابم را رعایت کنم، هم به خاطر طرز تفکر مردم که نمیدانستم چه خواهد بود و هم ترس از خودباختگی به خاطر تغییر محیط و ورود به جایی که برای خیلیها آخر دنیاست! خوشبختانه با دیدنِ اینهمه زن محجبهی مسلمان و دید خوب مردم در این ایالت نسبت به زنان محجبه مشکلی برای من پیش نیامد. البته که خواست خداوند هم بود و هست و از این بابت خدا را شکر میکنم.
این جا برخی مسلمانها -اغلب سنی- حتا به قیمت عدم یادگیری صحیح برخی علوم، بچههاشان را فقط مدارس دینی میفرستند البته چون تعداد عرب زبانها خیلی زیاد است این امکان برای آنها فراهم است اما ایرانیها معمولا بچهها را به همان مدارس آمریکایی میفرستند و البته سعی میکنند ولو به قیمتِ نقل مکان کردن به جای دیگر، بهترینها را انتخاب کنند و بعد روزهای شنبه یک شنبه بچههایشان را برای آموزش علوم دینی و قرآنی به مدارس موسوم به sunday school میفرستند. من بچههای محجبهی دختر زیادی را اینجا دیدهام که با دوستان همکلاسی آمریکاییشان عصرها در پارک بازی میکنند. دختربچههایی با مقنعههای صورتی و سفید که گاه با گلهای خوشگل کوچکی مزین شده اند. منع خاصی برای رعایت حجاب اینجا وجود ندارد. حتا در سفر سه روزه ای که به کانادا داشتیم یک خانواده ی عرب از میشیگان را دیدیم که دختر دوازده سالهشان حجاب اسلامی کامل با رنگهای شاد و تزئینات مقنعهی بسیار زیبا داشت. از مادرش پرسیدم این مقنعه و تاب روی بلوز آستین دارش را از کجا خریده و مادرش جواب داد که در اینترنت مقنعهها و لباسهای اسلامی برای بچهها به وفور یافت میشود.
آمریکاییها اصولا آدمهای بیاعتنا به دنیایی هستند. یعنی دنیا برایشان همین آمریکاست و بس. معمولا کشورهای مسلمان را سخت میشناسند مگر در آنها شورش یا اتفاقی رخ داده باشد که در رسانههای آمریکا منعکس بشود. ایران را میشناسند به خاطر مسائل اخیر و برخی خبرهایی که در رسانههای اینجا در این ارتباط مطرح میشود. البته برای عامهی مردم اصلا مهم نیست کسی که اینجا زندگی میکند اصلیتش کجاییست! اینجا پرسیدنِ این مطلب که «تو کجایی هستی؟» خیلی کار خوبی نیست. همه اینجا آمریکایی محسوب میشوند مگر خودشان چیز دیگری بگویند! دلیل این امر هم این است که تقریبا آمریکا کشوریست که از همه جای دنیا جذب مهاجر داشته است و به قول خودشان آمریکا را همهی این افراد با هم ساختهاند و میسازند! قبل از سفر میترسیدم که نکند نتوانم حجابم را رعایت کنم، هم به خاطر طرز تفکر مردم که نمیدانستم چه خواهد بود و هم ترس از خودباختگی به خاطر تغییر محیط و ورود به جایی که برای خیلیها آخر دنیاست! خوشبختانه با دیدنِ اینهمه زن محجبهی مسلمان و دید خوب مردم در این ایالت نسبت به زنان محجبه مشکلی برای من پیش نیامد. البته که خواست خداوند هم بود و هست و از این بابت خدا را شکر میکنم.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه