نظرسنجی مرکز تحقیقات خشونت با سلاح گرم کالیفرنیا که ماه گذشته منتشر شد، نشان داد که نیمی از آمریکایی ها انتظار دارند در چند سال آینده #جنگ_داخلی در آمریکا آغاز شود.
مطالعهجغرافیای در حال تغییر فقر در ایالات متحده آمریکا
۱۰ اسفند ۱۳۹۵چگونه دولت آمریکا امنیت مرزها را به مکزیک سپرد؟
۱۰ اسفند ۱۳۹۵پیشگیری از ورشکستگی ملی
دولت ایالاتمتحده آمریکا دچار یک عدم تراز مالی شدید است و باید چهار برنامه پرداخت مستمری خود را تعدیل کند.منبع: موسسه کاتو
نویسنده: Jeffrey Miron
پیشزمینه:
آمریکا با یک وضعیت چالشی مالی در آینده روبهرو است. نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی در آمریکا در 2090 به 181 درصد خواهد رسید. دولت آمریکا نیاز به یک سری تعدیلاتی در سیاستهای خود دارد تا از فروپاشی مالی (fiscal meltdown) جلوگیری کند.باوجود لزوم ایجاد تغییرات برای تصحیح موقعیت مالی دولت، برخی سیاستمداران همچنان به دنبال ارائه طرحهایی برای افزایش مخارج دولت و درنتیجه بیشتر شدن بدهی و عدم توازن مالی دولت هستند. توضیح مناسب درباره عدم توجه آمریکا برای تصحیح موقعیت مالی دولت این عبارت است: این بار نیز وضعیت مثل سابق است و فرقی نکرده است (this time is no different)؛ یعنی چون زمانهای قبل نیز هشدارهایی داده شد ولی اتفاقی نیفتاد، درنتیجه در زمان حاضر نیز اتفاقی نمیافتد و وضعیت مثل سابق است.
تابهحال چندین بار موقعیت مالی دولت در معرض سقوط قرار گرفت (دهه 1980، سالهای 2011 و پرتگاه مالی 2013) ولی هر بار در لحظات آخر نجات یافت و به همین دلیل خطرات قریبالوقوع عدم تراز مالی آمریکا نادیده گرفته میشود.
اما این بار زمان متفاوت است و بااینکه فروپاشی مالی یک اتفاق قریبالوقوع نیست ولی وضعیت مالی آمریکا نسبت به دهه 1960 بدتر شده است و هر چه زمان میگذرد بدتر میشود. این پیشبینی را نهتنها با توجه به موقعیت کنونی بدهیها و درآمدهای مالیاتی میگوییم بلکه با توجه به شاخص عدم تراز مالی میگوییم که تمامی مخارج آتی، درآمدهای مالیاتی آتی و بدهیها را در نظر میگیرد.
عدم تراز مالی آمریکا از سال 1965 که تقریباً صفر بود به 118 تریلیون دلار در سال 2014 رسیده است. علت این امر همتغییر در ترکیب مخارج دولت از مخارج دفاعی بهسوی مخارج سلامت و بازنشستگی است. پیشبینی میشود رشد مخارج مربوط به پرداخت مستمری و مقرری از رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر شود.
لذا آمریکا برای بازیابی تراز مالی خود سه گزینه پیش روی خود دارد:
• رشد اقتصادی سریعتر: حتی اگر رخ دهد نمیتواند تغییر زیادی در عدم تراز مالی ایجاد کند.
• مالیات بیشتر
• کاهش رشد مخارج
از بین مالیات بیشتر و کاهش رشد مخارج دولت، باید گزینه کاهش مخارج دولت را انتخاب کرد؛ زیرا هم باعث کاهش عدم تراز مالی میشود و هم رشد اقتصادی را به همراه میآورد؛ اما مالیات بیشتر خود سبب کاهش رشد اقتصادی شده و عدم تراز مالی را بدتر میکند.
اما کاهش مخارج دولت باید برنامههای پرداخت مستمری (entitlements) را هدف قرار بدهد. سه گزینه اصلی برای کاهش مخارج مربوط به مستمریها و جلوگیری از ورشکستگی مالی پیش روی کنگره قرار دارد:
• افزایش سن استحقاق برای برنامههای Social Security و Medicare: توجیه اصلی در ایجاد برنامههای Social Security و Medicare حمایت از افرادی بود که دیگر توانایی مراقبت از خود را نداشتند. هنگامیکه این برنامههای ایجاد شدند امید به زندگی پایینتر از حد کنونی الآن بود و با افزایش امید به زندگی از 63 و 65 سال (مربوط به زمان برنامهها) به نزدیک 79 سال باید سن استحقاق استفاده از این برنامهها که 65 سال تعیینشده بود افزایش یابد. رفتهرفته با عدم تعدیل سن استحقاق، هم تعداد افرادی که از خدمات این برنامهها استفاده میکنند افزایش یافته است و هم اینکه تعداد افرادی که مالیات پرداخت میکردند کمتر شده است ولتا موقعیت مالی این برنامهها ناپایدار میشود.
• افزایش حق فرانشیز (deductibles) و پرداختی بیمهشدهها (copays) برای برنامههای Medicare و Obamacare و Medicaid: باید پرداختی بیمهشدهها بیشتر شود و کنگره برنامههای چهارگانه سلامت را تعدیل کند.
• ثابت نگهداشتن مزایای (واقعی) Social Security: باید مزایای مربوط به این برنامه متناسب با افزایش در قیمتها تعدیل شود و نه افزایش در درآمدها؛ درآمدها همزمان با افزایش بهرهوری در اقتصاد افزایش مییابد و تعدیل مزایا با درآمدها سبب افزایش بار مالی مزایا بر دولت میشود. لذا اگر مزایای این برنامه با افزایش قیمتها یا همان تورم تعدیل شود، بار مالی کمتری بر دوش دولت خواهد گذاشت.
موضوعات :